” اللّهم لاتدع خصلة تعاب منّی إلّا أصلحتَها ” : پروردگارا صفتی را که برایم عیب شمرده می شود ، در من قرار مده مگر این که آن را اصلاح نموده باشی.
یکی از تمایلات فطری انسان ، حبّ ذلت و علاقه به خویشتن است. و همین علاقه شخصی سبب می شود که گاه رفتارها و کردارهای معیوب خویش را تشخیص ندهد. و در نتیجه مورد سرزنش قرار گرفته و ارج و منزلتش پایین بیاید.
و اما از جمله راه های برون رفت از این وضعیت:
1) تلاش برای آگاهی از خوبی ها و بدی ها: انسان با مراجعه به دین و محاسبه رفتارهای خویش ، خوبی ها و بدی ها را فراگرفته و می تواند پیش از آنکه دیگران او را ؟آگاه سازند ، خودش از عیوب خویش آگاه شود.
امام علی علیه السلام فرمود: ” جهل و بی خبری از عیوب اخلاقی اش در ردیف بزرگ ترین گناهان اوست.” (بحارالأنوار ، ج 74، ص82)
2)همنشین شایسته: امام رضا علیه السلام فرمود: ” …. یکی از ساعات زندگی ، برای معاشرت با برادران و افراد مورد اعتماد است ؛ کسانی که عیوب شما را به شما بشناسانند.…”( بحارالأنوار ، ج 2 ، ص 639 ، ح5)
دریافت هایی از دعای بیستم صحیفه سجادیه ، حجت منگنه چی
هدف از خلقت انسان چیزی جز عبادت نیست و همین حقیقت ، انسان را به فلاح و رستگاری می رساند.
اما نکته ای که در عبادت مورد توجه می باشد این است که ، عبادتی ارزشمند است که با گناه و معصیت خداوند همراه نباشد .
یکی از گناهانی که باعث می شود عبادت هیچ فایده ای نداشته باشد ، عجب است. عجب در عبادت یعنی این که انسان، عبادت و بندگی خود را عالی و کامل دانسته و فکر کند آنچه را خدا از او خواسته ، به جا آورده و از هیچ چیزی فروگذار نکرده و بندگی خویش را به اتمام رسانده است و لذا در نگاه دینی چنین حالتی موجب فساد و بطلان عبادت می شود.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند : ” بنده ای نیست که نسبت به حسناتش دچار عجب شود ، مگر این که به هلاکت برسد.”
( بحارالأنوار ،ج 69 ، ص 321)
امام صادق علیه السلام نیز فرموده اند: ” کسی که برای هیچ کس ، فضیلتی قائل نباشد ، دارای عجب است .” ( همان ، ص 321 ، ح 23 )
* دعای مکارم الأخلاق در پرتو قرآن و حدیث ، حجت منگنه چی