قال علی ( علیه السلام):
«یَابنَ ءادَمَ ، إذَا رَأَیتَ رَبَّکَ سُبحانَه یُتابِعُ عَلَیکَ نِعَمَهُ وَ أَنتَ تَعصیهِ فَاحذَرهُ»
«ای انسان از این که پیوسته در حال معصیت هستی و می بینی خدا هم پیوسته به تو نعمت می دهد باید منتظر عذاب الهی باشی »،( این نعمت پی در پی و مهلت دادن خدا به تو در حالیکه گناه می کنی خطر بزرگی برای انسان گنهکار است . باید به درگاه خدا توبه کنی و در مال و غیره تقوی را پیاده نمایی تا مستوجب غضب الهی نشوی).
حکمت 24
قال علی (علیه السلام):
«أَوضَعُ العیلمِ ما وُقِفَ علی اللِّسانِ و أَرفَعُهُ ما ظَهَر فی الجَوارحِ و الأرکانِ»؛
«پست ترین علوم ، علمی است که زبانی باشد و برترین علم ، علمی است که اعضای بدن آشکار گردد.»( زیرا علم و دانش وقتی در جامعه منشأ اثر و تحول می تواند باشد که دانشمند به آن عمل کند، وقتی عالم به علم خویش عمل نکرد ، نه تنها پیش خدا بی ارزش میگردد، بلکه مردم هم برای او احترامی قائل نخواهند شد و علم او مؤثر و نافذ نخواهد بود.)
*حکمت 92
قال علی (علیه السلام ) : «قُلوبُ الرِّجالِ وَحشیَّةٌ فَمَن تَأَلَّفَها أقبَلَت عَلَیهِ»
« دلهای مردم (در ابتدا و در برخورد اولیه با همدیگر نامأنوس و نا آشنا هستند و همچون حیوانات وحشی ، از یکدیگر فراری و ) رمنده است. ( گویا از هم فراتر می کنند ، ولی راه بدست آوردن دلها این است که آنها را همراهی کنی و با آنها نیکی و مهربانی و دوستی کردن) به دست آورد، به او رو آورند.»حکمت50
توجه:
1_ انسان موجودی انعطاف پذیر است ، می توان با مهرورزی و احترام و توجه به شخصیت و خواسته های طبیعی و برخوردهای صمیمانه ، دل او را به دست آورد و ارتباط برقرار نمود.
2_ دل جوان همانند مزرعه حاصلخیز و مستعدی است که هر چه خواهی در آن می توان کاشت . پس باید دریابیم و با بدست آوردن دل آنان ، مزرعه وجودشان را با معارف قرآنی و آموزه های دینی و فرهنگ نورانی اسلام سیراب کنیم ، قبل از آن که دیگران و دشمنان در کمین بنشینند و دل آنان را شکار کنند.
یَرحَمُ الله خَبَّابَ بنَ الَأرَتَّ، فَلقَد أَسلمَ رَاغِباً ، وش هاجَرَ طائِعاً ، و قَنِعَ بالکَفَاف ، وَ رَضِیَ عن الله ، وَ عاشَ مُجاهِداً، طوبی لِمَن ذَکَرَ المَعادَ ، وَ عمِلَ لِلحسابِ ، وَ قَنِعَ بِالکفاف ، وَ رَضِیَ عَنِ الله؛
«خداوند خباب بن ارت را رحمت کند ، او کسی بود که در دوران جاهلیت با میل و رغبت اسلام آورد. و با جان و دل و با تمام وجود به دین اسلام و پیامبر ایمان آورد . و برای حفظ دین لز وطن خود هجرت نمود و پیش پیامبر آمد تا فرمانبردار او باشد .
او در استفاده از مادیات و لوازم زندگی به حداقل اکتفا نموده و قانع بود و به همه مقدرات الهی راضی بود ( یعنی از جانب خداوند هرگونه خوشی ، سختی ، بیماری و مصیبتی که می رسید راضی و شاکر بود ) و مثل یک مجاهد زندگی می کرد. ( و همه عمر او توأم با جهاد بود.)
خوشا به حال کسی که همیشه به یاد قیامت باشد و برای روز حساب عمل کند ( و همه عملکردش در راستای روز حساب باشد ) با قناعت زندگی کند و در زندگی به مقدار کفایت ، قناعت کند . و در همه حال از خدا راضی باشد.»
امام علی (علیه السلام) در این حکمت ضمن معرفی انسان نمونه و الگوی برتر ، به ویژگیهای یک انسان نمونه و شایسته اشاره
می نماید:
1_ انسان شایسته همیشه به یاد قیامت و مرگ است و این حالت باعث می شود تا او همه اعمال و رفتارش را بر اساس حسابرسی روز قیامت انجام دهد.
2_ از خدای خود در همه حال راضی و به مقدرات الهی تسلیم است . در این صورت در زندگی خود قانع و همیشه آماده اجرای دستورات الهی بوده و مانند یک مجاهد زندگی خواهد کرد.
از جمله سموم کشنده کمالات انسان و نرسیدن او به مقاصد عالی، مسئله پرپیچ و خم آرزو است ،آرزو ، درختی است که شاخه و برگهای زیادی دارد و هرکدام مشکل خاصی را ایجاد می کنند ، آرزوی شهوانی باعث خضوع در برابر زیبا رویان میشود . ولو آدم های منحرف و فاسق باشند که این خود آغاز مصیبتهای جانکاه است، آرزوی دیگران هم به نوبه خود باعث تحمل زحمتهای زیاد و بی اثر می شود و آرزوی رسیدن به مقام ، سبب کرنش و چاپلوسی در برابر اصحاب جاه می شود که هرکدام به نحوه ای انسان و عمر گران مایه او را به باد می دهند. در بسیاری از افراد ، انسان وقتی به آرزو میرسد که همزمان اجلش هم از راه رسیده و اورا ناکام می سازد و در این حکمت هم می فرماید :
«أَشرَفُ الغِنَی تَرکُ المُنَی»1
«شریف ترین (راه ) بی نیازی و بهترین نوع آن، ترک کردن آرزو ها (و دل نبستن به آنهاست ، زیرا آرزو انسان را نیازمند دیگران میسازد)»
واز طرفی چون انسان بدون آرزو نمی تواند زندگی هدفمند داشته باشد ، لذا تابه نفس مطمئنه نرسیده ، پیوسته باید با رعایت دقیق تقوا در همه ابعاد ، آرزوهای خود را کوتاه و تعدیل نماید.
1_ حکمت 38